گفت بگرد، گفتم نیست
گفت بپَرس، گفتم چیست ؟
ذره ذره ذره ریز ریز
شوک، برق، پیریز
رُک حرف زدم
غذا به روح دادم اونا زدن بر بدن
مرغ، سرخ، روغن
ما، گیرِ تو من
دادیم باج، ساختیم تاج، حالا هاج و واج
تبر به دست سروها رو سَر زدن، جاشون کاشتن کاج
جایکه حکم دل بود همه جمع کردن خاج
کبود کرِم پودر به زور ماچ
مکیدن، می مکیم، می مکند زمینَ
می چرخه از یادمون می بره قدیمَ
موسیقی آهنگِ، رنگ رنگ پُرِ رنگِ این سمفونی هماهنگ ماییم که میزنیم نُت فالش
آه، صبح از خواب بیدار، میری سر کار، کار، تکرار
درمیاد خرج میشه میخری خراب میشه، تکرار
یه چرخه ساختن لَنگه، دروغ هم زدن تنگش، تکرار
این طوری یادت نمی مونه که بَرده ای، به شکل پنهان
******

شهریار: بو دونیا فانی دیر فانی، بو دونیادا گالان هانی؟
******

شنیدی ته شو گفت
اونی که عقل فهمید، داد باهاش قلب و رشد، ترسُ کُشت
همه رو یکی دید، نه ریز نه درشت نه خشک نه تر نه خوب نه بد فقط غلط و درست
یاد گرفت هر جای هستی
تواَم یاد بگیر همین جا که هستی
مسیح گفت خودت باش محمد گفت باش تسلیم، من میگم یا آلله بگیر تصمیم


زیرصوت | صدای زیر زمین

دانلود آهنگ بغض یعنی از یاس

دانلود آهنگ گوشت از بهرام

دانلود آهنگ تلو از شایع

دانلود آهنگ E=MC2 از پیشرو

دانلود آهنگ زیر و رو از رض

دانلود آهنگ مسافر از یاس

دانلود آهنگ بند ناف تا خط صاف از یاس و موئر

بو ,باش ,چرخه ,رو ,زدن ,کار، ,شو گفتاونی ,گفتاونی که ,که عقل ,عقل فهمید، ,ته شو
مشخصات
آخرین مطالب این وبلاگ
آخرین جستجو ها