درو وا کردم رفتم توو
دیدم پنجره بازه تا ته
بیرونو نگاه کردم دیدم
نمیاد این منظره ها رو یادم
یهو رعد و برق زد
روشن شد صورت غریبه ها
از غریبگی پیشِ ما نباید حرف زد
تیز و بی هویت مثلِ آفتابِ پاییز
فرو رفته بحران پوچی تا مغز تاریخ
هرکی با ما گشت اَ بین رفت و
هی کنج و کاوید
نابود باید باشی تا بود باید کاوید
تیز و بی هویت مثلِ آفتابِ پاییز
فرو رفته بحران پوچی تا مغز تاریخ
هرکی با ما گشت اَ بین رفت و
هی کنج و کاوید
نابود باید باشی تا بود باید کاوید
غلیظی شکست بخور رها شی
عبور کن هر طوری که شد ادامه بده
از هرجا شد شروع کن
بذار خاکِ زمان بشینه روت
سبز میشی توو دامنه دوباره
وقتی آفتاب میشکافه سینه یِ کوهو
فقط دنبالِ رود کن
بذار از چند تا زاویه ببینی
یاد بگیری الفبای شعورو
قد بکش از پشتِ غرور
بفهم فرق ثبات و س و
هُل بده دور تر مرزِ جنونو
دگرگون کن زمونو
رها شو رها کن
منو خودتو…
دیدم پنجره بازه تا ته
بیرونو نگاه کردم دیدم
نمیاد این منظره ها رو یادم
یهو رعد و برق زد
روشن شد صورت غریبه ها
از غریبگی پیشِ ما نباید حرف زد
تیز و بی هویت مثلِ آفتابِ پاییز
فرو رفته بحران پوچی تا مغز تاریخ
هرکی با ما گشت اَ بین رفت و
هی کنج و کاوید
نابود باید باشی تا بود باید کاوید
تیز و بی هویت مثلِ آفتابِ پاییز
فرو رفته بحران پوچی تا مغز تاریخ
هرکی با ما گشت اَ بین رفت و
هی کنج و کاوید
نابود باید باشی تا بود باید کاوید
غلیظی شکست بخور رها شی
عبور کن هر طوری که شد ادامه بده
از هرجا شد شروع کن
بذار خاکِ زمان بشینه روت
سبز میشی توو دامنه دوباره
وقتی آفتاب میشکافه سینه یِ کوهو
فقط دنبالِ رود کن
بذار از چند تا زاویه ببینی
یاد بگیری الفبای شعورو
قد بکش از پشتِ غرور
بفهم فرق ثبات و س و
هُل بده دور تر مرزِ جنونو
دگرگون کن زمونو
رها شو رها کن
منو خودتو…